در این ستون بارها در مورد وعده‌های بر زمین مانده و شعارهای تحقق نیافته و ادعاهای غیرمنطقی رئیس دولت سیزدهم مطالبی درج گردید. عده‌ای درباره یکدست شدن قوای مقننه و مجریه داد سخن می‌دادند اما در نهایت سودی عاید مردم نگردید، پیشنهاد و معرفی چهار نفر به سمت وزیر آموزش و پرورش از سوی دولت که در نهایت دو نفر از آنان نتوانستند رای اعتماد مجلس را کسب کنند و کار یکی نیز به برکناری یا استعفا کشید و همه نشان از عدم اطلاع سیدابراهیم رئیسی بر امور فرهنگی و آموزشی کشور داشت.

انتخاب وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که علاوه بر ادعاهای پوچ و واهی از ایجاد هر شغل با یک میلیون تومان می‌گفت و مجبور به استعفا گردید، استعفاها و استیضاح‌های پی‌درپی وزیران، ناهماهنگی مدیران اقتصادی دولت، حذف بی‌موقع ارز ترجیحی بدون کار کارشناسی، ادعای ساخت یک میلیون مسکن در سال و چهار میلیون در چهار سال، دستورات پی‌درپی رئیسی که معمولاً به نتیجه نمی‌رسید، وجود مافیای خودرو، فسادهای خردکننده اداری، سوء‌استفاده از دریافت وام‌ها و حقوق‌های کلان و نجومی، وجود اختلافات و تبعیضات کشنده طبقاتی، گرانی دارو و کمبود بعضی از انواع داروها از جمله سرم و داروی سرماخوردگی کودکان، عدم موفقیت عملکرد گروهی که از آغاز کار دولت برای احیای برجام و رفع تحریم‌های ظالمانه از بیت‌المال هزینه نموده‌اند.

در نهایت مشاهده وضع مردم که گرانی امان آنها را بریده و تورم کمرشکن زندگی را بر آنها سخت و دشوار نموده و بر عموم مردم ثابت شده است دولت توان کنترل نه تنها بهای گوشت و نان و روغن و تخم‌مرغ و میوه و لبنیات و مصالح ساختمانی و غیره بلکه در بیشتر مناطق و استان‌ها یارای نظارت صحیح بر امر قیمت‌گذاری و توزیع کالاها و مایحتاج زندگی را ندارد و از همه مهمتر در اعترضات پاییز سال گذشته که مدیران و مسئولانی از هر سه قوه اقرار و اعتراف کردند باید اعتراضات بحق مردم را شنید اما دیدیم که به طور کلی این امر فراموش گردید و عده‌ای هم با سخنرانی‌ها و اظهارات غیرعلمی و غیرکارشناسانه به این امر دامن زدند و کرامت انسان‌ها را حفظ نکردند و آتش را زیر خاکستر نگهداشتند و دیدیم که اخیراً نامه معاون وزیر کشور اعتراض نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در پی داشت.

مدیرمسئول آیینه یزد بنابه وظیفه روزنامه‌نگاری در مورد عملکرد ضعیف عده‌ای از دولتمردان و کارگزاران و استانداران مقالات متعددی تنظیم و به اطلاع خوانندگان رساند و از جمله در تاریخ 24/12/1401 مطلبی با عنوان «شعارها توخالی بود و وعده‌ها معطل ماند، دولت برای رفاه ملت استعفا دهد» در این ستون درج گردید. مناسب می‌داند در آغاز نظر خوانندگان را به فرازهایی از سخنان سیدابراهیم رئیسی که در گفت‌وگوی تلویزیونی با حضور دو نفر از کارکنان صدا و سیما ابراز گردیده جلب نماید. «مسئولان آن زمان می‌گفتند: شرایط حتی از زمان جنگ بدتر است و کسری بودجه و وضعیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خاصی داریم که محصول دشمنی دشمنان بود اما عملکرد دولت هم در این زمینه نقش داشت… من احساس وظیفه می‌کردم که باید در انتخابات حضور داشته باشم تا مشارکت هم افزایش پیدا کند… پیگیری کردم که صلاحیت بقیه مورد بررسی مجدد قرار بگیرد، البته خودشان می‌گفتند که اگر ما بیاییم تفاوتی ایجاد نمی‌کند و نتیجه انتخابات براساس نظرسنجی‌ها مشخص بود… تورم 59 درصدی به حدود 40 درصد رسید… زمانی مسئولان کشور می‌گفتند نمی‌شود بیشتر از 200 تا 300 هزار بشکه نفت فروخت اما در اولین بررسی دیدیم که می‌توان تا بیش از یک میلیون بشکه هم فروخت و پول آن را هم گرفت.»

اکنون توضیحاتی درباره گزارش‌های خلاف واقع و در نهایت کتمان حقایقی که در سخنان سیدابراهیم رئیسی ابراز گردید.

الف- سیدابراهیم رئیسی که شرایط دوران دولت دوازدهم را همانند زمان جنگ ترسیم می‌کند آیا نمی‌داند از برنامه هفت‌هزار صفحه‌ای برای بهبود شرایط اقتصادی گفته و قول داده است اقتصاددانان را به خط می‌کند تا اوضاع را سامان دهند، تک‌رقمی کردن تورم را امکان‌پذیر دانسته و مدعی شده که 70درصد ظرفیت‌های اقتصادی کشور غیرفعال است و با فعال شدن این ظرفیت‌ها می‌توان سالی یک میلیون شغل ایجاد کرد علیرضا زاکانی ادعا کرد اگر رئیس‌جمهور شود امریکایی‌ها التماس می‌کنند و مجبور می‌شوند که تمام تحریم‌ها را بردارند، با صراحت عنوان نمود 15 تا 20 درصد وضعیت اقتصادی کشور در نتیجه تحریم‌ها است و بقیه را از بی‌عرضگی و… دولتمردان و مسئولان می‌دانست سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی دیگر همراه و همفکر سیدابراهیم رئیسی دستور تشکیل صندوق رفاه جوانان را می‌داد که هر زوج جوان بتوانند 500 میلیون تومان برای اشتغال و ازدواج و مسکن خود از آن صندوق دریافت کنند. محسن رضایی حدود 60 وعده اقتصادی از جمله پرداخت ماهانه 450 هزار تومان به چهل میلیون ایرانی، تامین 90درصد هزینه خرید مسکن از سوی بانک‌ها، صاحبخانه شدن مردم با ده درصد آورده، کاهش فاصله طبقاتی و قطع دست امضاهای طلایی در اقتصاد را داد و ادعا کرد بعد از دلار و یورو، ریال پول ایران را برترین پول منطقه می‌کند!!

اکنون که بعد از دو سال قیمت سکه 11 میلیون تومانی در خردادماه 1400 به حدود 25 تا 28 میلیون تومان و دلار 23 هزار تومان به حدود 50 هزار تومان رسیده، بهای گوشت و لبنیات و برنج و روغن و گوشت مرغ و تخم‌مرغ تا حدود چهارصد درصد گران‌تر شده است. گزارش سیدابراهیم رئیسی بعد از دو سال در 30 خردادماه سال جاری با آن همه ادعاهای خود و همفکرانش چه معنی و مفهومی دارد و آیا نباید همانند بعضی از فعالان سیاسی اصولگرا چون محمد مهاجری، دولت سیدابراهیم رئیسی را دولت مردودی خردادماه نامید که با مصاحبه اخیرش خودزنی سیاسی کرده است!!؟ آیا تاکنون رئیس‌جمهور با هیچ رسانه و روزنامه‌نگار مستقلی حاضر به مصاحبه شده است تا دغدغه‌های مردم را بشنود، صدای خرد شدن استخوان‌های میلیون‌ها نفر از هموطنان زیر بار گرانی را حس کند تا بداند با بیست درصد اضافه کردن حقوق کارمندان شاغل و بازنشسته آن هم با تورم بالای 60، 70درصد چگونه می‌توانند زندگی کنند؟ پاسخ رئیس‌جمهور در مورد ایران که در شفافیت بین کشورهای جهان رتبه 147 و فاسدترین کشور که سومالی است و رتبه 180 دارد چیست؟ و در رده‌بندی 163 کشور جهان از نظر صلح و امنیت که ایران در مرتبه 141 قرار گرفته چه می‌گوید؟ و یا آن هنگام که رئیس‌جمهور به 2نفر مصاحبه‌کننده می‌گوید تورم را به 40درصد رساندیم آیا آنها توان و جرات این را داشتند که بگویند آمارها حکایت از این دارد که در حال حاضر ایران بعد از ونزوئلا، لبنان، زیمبابوه و آرژانتین بالاترین تورم را در جهان دارد؟ و آیا می‌توانستند در این باره از سیدابراهیم رئیسی درخواست نمایند به عنوان نمونه برای بینندگان و شنوندگان توضیح دهد هنگام تحویل گرفتن دولت در مرداد و یا انتخاب شدن در خردادماه 1401 سفره‌های مردم تاکنون به چه میزان کوچک و کوچکتر شده و سرانه گوشت و میوه و لبنیات و… کاهش داشته است و به هرحال فروش نفت 200 یا 300 هزار بشکه به یک میلیون بشکه چه دست‌آوردی برای ده‌ها میلیون ایرانی فقیر و زیر خط فقر داشته است؟ و آیا در این دو سال اختلافات و تبعیضات طبقاتی و آمار جنایت و قتل و غارت و سرقت و قتل‌های خانوادگی و زندانی و بیکاران و احتکارکنندگان و گران‌فروشان کاهش داشته است؟

ب- رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی تلویزیونی گفت: «من احساس وظیفه می‌کردم که باید در انتخابات حضور داشته باشم تا مشارکت هم افزایش پیدا کند… پی‌گیری کردم که صلاحیت بقیه مورد بررسی مجدد قرار بگیرد البته خودشان می‌گفتند که اگر ما بیاییم تفاوتی ایجاد نمی‌کند و نتیجه انتخابات براساس نظرسنجی‌ها مشخص بود…»

آنچه که قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم اتفاق افتاد این‌که برای اولین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران حدود 220 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از سیدابراهیم رئیسی دعوت کردند تا به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت‌نام کند و بعد از اعلام اسامی تایید صلاحیت‌شدگان 200 نفر از نمایندگان از کاندیداهای اصولگرای تایید صلاحیت شده درخواست نمودند به نفع سیدابراهیم رئیسی از کاندیداتوری استعفا دهند گرچه بعد از آن بعضی از نمایندگان اظهار پشیمانی نمودند! ضمناً در تاریخ انتخابات و از طریق خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها یا فضای مجازی مطلبی درج نگردیده که سیدابراهیم رئیسی درباره رد صلاحیت‌شدگان درخواست نموده باشد صلاحیت آنها را تایید نمایند و در مورد ثبت‌نام‌شدگان کاندیداهای ریاست جمهوری و اتفاقاتی از قبیل آنچه که اشاره گردید همه نشانگر این است که همگان دست به دست هم داده بودند تا در انتخابات ریاست جمهوری دولت سیزدهم سیدابراهیم رئیسی به عنوان منتخب مردم حائز اکثریت آرا گردد و چنین هم شد اما در مورد افزایش مشارکت در نهایت با همه تبلیغاتی که تمام شبکه‌های صدا و سیما و اصولگرایان و نهادها و سازمان‌های موافق به عمل آوردند درصد شرکت‌کنندگان و رای‌دهندگان به رئیس‌جمهور منتخب به ترتیب حدود 48 و 35 درصد یعنی از تمام دوازده دوره گذشته کمتر بود و حدود 13٪ شرکت‌کنندگان نیز رای باطله در صندوق‌ها ریختند که این نیز رکوردشکن بود.

نکته آخر این‌که مشاور علی لاریجانی در مورد ادعای رئیس‌جمهور مبنی بر تلاش سیدابراهیم رئیسی برای تایید صلاحیت وی گفته است «اخبار ما خلاف این ادعا را نشان می‌دهد» بنابراین می‌طلبد نهاد ریاست جمهوری و روابط عمومی استانداری‌ها درصورتی که مدرک و مستندی مبنی بر تلاش سیدابراهیم رئیسی برای تایید صلاحیت افرادی چون محمود احمدی‌نژاد، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی، علی مطهری و دیگر رد صلاحیت‌شدگانی که احیاناً حقشان تضییع گردیده است انجام داده‌اند و یا درباره صحّت ادعاهای دیگر وی مدارکی می‌توانند ارائه کنند مراتب را ثبت و ضبط نموده و به اطلاع مردم برسانند در غیر این‌صورت در تاریخ سیاسی و اجتماعی این دوران ثبت و ضبط می‌گردد که سیدابراهیم رئیسی 30 خردادماه سال 1402 در گفت‌وگوی تلویزیونی موارد متعددی را برخلاف واقع به سمع و نظر ملت شریف ایران رسانده است. والسّلام.

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

• نویسنده : رضا سلطان زاده
• منبع خبر : خبرگزاری فردا